اندوه بی پایان امام سجاد علیه السلام برای سالار شهیدان
اندوه بی پایان امام سجاد علیه السلام برای سالار شهیدان
امام سجاد علیه السلام ، به دلیل عبادات فراوان به سجاد (بسیار سجده کننده ) و زین العابدین (زینت عبادت کنندگان ) شهرت یافته است . ما در این جا دو بخش از گفتار امام باقر علیه السلام در توصیف آن حضرت را که مربوط به عبادت و سوگواری برای امام حسین است ، می آوریم . شیخ صدوق (ره) این روایت را در کتاب خصال خود چنین نقل کرده است :
علی بن حسین در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند _ چنان که جدش امیر المومنین نیز چنین بود و در کنار هر نخل از نخلستانش دو رکعت نماز می خواند . در آن نخلستان پانصد نخل خرما بود _ . ایشان به هنگام نماز رنگ چهره اش دگرگون می شد . نحوه ی ایستادنش در نماز مانند ایستادن بنده ی ذلیل در مقابل پادشاه پر جلالت بود . به هنگام نماز ، اعضای بدنش از ترس خدا ، به لرزه می افتاد و نماز را مانند کسی که آخرین نمازش را می خواند و در حال وداع است ، می خواند . یک بار به هنگام نماز رداء او از روی یکی از بازوهایش کنار رفت ولی تا پایان نماز آن را درست نکرد یکی از یارانش از علت آن پرسید . امام گفتند وای بر تو ، آیا نمی دانی من در برابر چه کسی ایستاده بودم . فقط آن بخش از نماز که انسان در آن حضور قلب دارد پذیرفته می شود . سوال کننده گفت : پس امثال ما هلاک شده ایم . امام فرمود چنین نیست چرا که نمازهای نافله این نواقص را جبران می کنند ....عبادت ایشان به اندازه ای زیاد بود که پوست پیشانی و دستها و پاها که به هنگام سجده با زمین در تماس بودند پینه می بست و حضرت آنها را از بدن جدا می کردند و نگه داری می کردند که به همراه جنازه شان دفن گردید . ایشان بیست سال بر پدرشان امام حسین علیه السلام گریستند تا آنجا که یکی از غلامانش به ایشان گفت : آیا وقت آن نرسیده که اندوه شما پایان یابد . حضرت فرمود : وای بر تو ! یعقوب نبی دوازده پسر داشت یکی از آنها از دیده اش پنهان شد از زیادی گریه و اندوه چشمانش سفید ، قدش خمیده و سر و رویش پیر شد در حالی که فرزندش در قید حیات بود و حال آن که من به چشم خود دیدم که پدرم ، برادرم ، عمویم و هفده نفر از خاندانم در کنارم کشته شدند پس چطور امکان دارد که اندوه من پایان پذیرد .
متن خبر
الخصال : حدثنا المظفر بن جعفر بن المظفر بن العلوی السمرقندی رضی الله عنه حدثنا جعفر بن محمد بن مسعود العیاشی عن أبیه قال حدثنا عبد الله بن محمد بن خالد الطیالسی قال حدثنی أبی عن محمد بن زیاد الأزدی عن حمزة بن حمران عن أبیه حمران بن أعین عن أبی جعفر محمد بن علی الباقر ع قال :
کان علی بن الحسین ع یصلی فی الیوم و اللیلة ألف رکعة کما کان یفعل أمیر المؤمنین ع کانت له خمسمائة نخلة فکان یصلی عند کل نخلة رکعتین و کان إذا قام فی صلاته غشی لونه لون آخر و کان قیامه فی صلاته قیام العبد الذلیل بین یدی الملک الجلیل کانت أعضاؤه ترتعد من خشیة الله عز و جل و کان یصلی صلاة مودع یرى أنه لا یصلی بعدها أبدا و لقد صلى ذات یوم فسقط الرداء عن أحد منکبیه فلم یسوه حتى فرغ من صلاته فسأله بعض أصحابه عن ذلک فقال ویحک أ تدری بین یدی من کنت إن العبد لا یقبل من صلاته إلا ما أقبل علیه منها بقلبه فقال الرجل هلکنا فقال کلا إن الله عز و جل متمم ذلک بالنوافل .... ولقد کان یسقط منه کل سنة سبع ثفتات من مواضع سجوده لکثرة صلاته، وکان یجمعها فلما مات دفنت معه، ولقد کان بکى على أبیه الحسین علیه السلام عشرین سنة، وما وضع بین یدیه طعام إلاّ بکى حتّى قال له مولى له: یا ابن رسول اللَّه أما آن لحزنک أن تنقضی؟ ! فقال له: ویحک إن یعقوب النبیّ علیه السلام کان له اثنا عشر ابنا فغیب اللَّه عنه واحدا منهم فابیضت عیناه من کثرة بکائه علیه، وشاب رأسه من الحزن، واحدودب ظهره من الغم، وکان ابنه حیا فی الدنیا وأنا نظرت إلى أبی وأخی وعمی وسبعة عشر من أهل بیتی مقتولین حولی فکیف ینقضی حزنی .
آدرس : الخصال ج 2 ص 517 ح 4 .
مشخصات نشر : الخصال ، شیخ صدوق ، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، نوبت چاپ : دوم 1403 هجرى .